تالار گفتگوی شگـــــردهـــا


تالار گفتگوی شگـــــردهـــا

اخبار جدید تالار شگردها - - - پاسخ سوالات مسابقه های تالار شگردها


درباره وبلاگ

سلام 

به وبلاگ شگردها خوش آمدید 

این وبلاگ به منظور اطلاع رسانی از آخرین اخبار تالار گفتگوی شگردها و نیز هر گونه کمک رسانی یا پاسخ دهی به مشکلات یا سوالات شما کاربران گرامی طراحی شده است 

  توجه شما عزیزان را به نکات زیر جلب می کنم :

1. مدیریت این وبلاگ از مدیریت سایت شگردها جدا بوده و به صورت ناشناس می باشد.  پس خواهشمندیم در این زمینه سوال نفرمایید .
2. مدیریت وبلاگ هیچ گونه تضمینی در قبال صحیح بودن پاسخ سوالات نمی دهد و صرفا نظر تیم مدیریت در معرض نمایش شما عزیزان قرار می گیرد . در صورتی که نسبت به پاسخ های ارائه گردیده اشکالی ملاحظه نمودید ، می توانید از قسمت نظرات ما را مطلع سازید .

3. این وبلاگ به هیچ عنوان به دوستیابی و مسائل پیرامون آن و یا رسیدگی به مسائل مدیریتی سایت شگردها (از جمله محرومیت ها و ...) مرتبط نمی باشد . اما در حد امکان می تواند پاسخ گوی سوالات شما باشد تا قادر باشید در تالار مشکلات خود را حل نمائید 

4.  از آنجا که یکی از اهداف این وبلاگ ، آگاه کردن دوستان و کاربران از جدیدترین اخبار تالار گفتگوی شگردها می باشد ، در صورتی که به طور موثق از خبری مطلع شدید ، آن را با ما در میان بگذارید تا در وب گذاشته شود و دیگر کاربران نیز در جریان قرار بگیرند . 

5. در آخر ، از دوستانی که به خصوص در مدیریت وبلاگ ما را کمک می کنند و تمامی اعضاء صمیمانه کمال تشکر را داریم

ما را از نظرات، پیشنهادات و انتقادات سازنده خود بی نصیب مگذارید

با تشکر

الماس

مدیریت وبلاگ شگردها



نظرات شما عزیزان:

عاشق یک لحظه نگاهت
ساعت6:40---17 خرداد 1391
برایت من دعا کردم.......



شبی از پشت یک تنهایی غمناک و بارانی



تورا با لهجه ی گل های نیلوفر صدا کردم



تمام شب برای با طراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهایت دعا کردم



پس از یک جستجوی نقره ای در کوچه های آبی احساس



تورا از بین گل هایی که در تنهایی ام رویید با حسرت جدا کردم



و تو در پاسخ آبی ترین موج تمنای دلم گفتی:



دلم حیران و سرگردان چشمانی است رویایی



ومن تنها برای دیدن زیبایی آن چشم



تورا در دشتی از تنهایی و حسرت رها کردم



همین بود آخرین حرفت و من بعد از عبور تلخ و غمگینت



حریم چشمهایی را به روی اشکی از جنس غروب ساکت و نارنجی خورشید وا کردم



نمیدانم چرا رفتی،نمیدانم چرا ،شاید خطا کردم



و تو بی آنکه فکر غربت چشمان من باشی ،نمیدانم کجا،تا کی،برای چه؟



ولی رفتی و بعد از رفتنت باران چه معصومانه میبارید



و بعد از رفتنت یک قلب دریایی ترک برداشت



و بعد از رفتنت رسم نوازش در غمی خاکستری گم شد



و گنجشکی که هر روز از کنار پنجره با مهربانی دانه بر میداشت



تمام بالهایش غرق در اندوه غربت شد



و بعد از رفتن تو آسمان چشم هایش خیس باران بود



و بعد از رفتنت انگار کسی حس کرد ،که من بی تو تمام هستی ام از بین خواهد رفت



کسی حس کرد که من بی تو هزاران بار خواهم مرد



و بعد از رفتنت دریا چه بغضی کرد...................................................... ...................



کسی فهمید تو نام مرا از یاد خواهی برد



ومن با آن که می دانم تو هرگز یاد من را با عبور خود نخواهی برد



هنوز آشفته ی چشمان زیبای توام برگرد



ببین که سرنوشت انتظار من چه خواهد شد



ومن بعد از این همه طوفان و وهم و پرسش و تردید



کسی از پشت قاب پنجره آرام وزیبا گفت:



تو هم در پاسخ این همه بی وفائیها بگو



در راه عشق و انتخاب آن خطا کردم



و من در حالتی ما بین اشک و حسرت و تردید



کنار انتظاری که بدون پاسخ



ومن در اوج پائیزی ترین ویرانی یک دل



میان غصه ای از جنس بغض کوچک یک ابر



نمی دانم چرا؟ شاید به رسم عادت پروانگیمان باز



برای شادی و خوشبختی باغ قشنگ آرزوهایت



\"دعاکردم\"


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نويسنده: الماس | تاريخ: یک شنبه 13 فروردين 1398برچسب:شگردها , سایت شگردها , چت , گفتگو , دوستیابی , مسابقه , پاسخ سوالات ,, | موضوع: <-PostCategory-> |